در گذشته در مورد محتوا و اهمیت آن صحبت کردیم و همچنین در مورد استراتژی محتوا و اهمیت آن بحث گردید. امروز می خواهم مقاله ای برای شما بگذرام که چندی پیش در خبرگزاری تسنیم منتشر شد. به نظرم خواندن این متن برای آشنایی با نگاه اشتباهی که به مقوله محتوا و برخورد با آن در سازمان ها و تجارت های خصوصی در ایران وجود دارد، خالی از لطف نیست. شما را دعوت می کنم که مقاله زیر را به قلم پریسا آقامحمدی – کارشناس دیجیتال مارکتینگ که در رابطه با رویکردهای اشتباه در نوع دیدگاه به بازاریابی دیجیتال و بازاریابی محتوا در ایران نوشته شده است را بخوانید.
دیدگاه به بازاریابی دیجیتال باید تغییر کند
اهمیت فضای مجازی در چند سال اخیر به قدری چشمگیر بوده است که صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ را در این فضا درگیر کرده و در حال حاضر برای هر سازمان و شرکتی تولید محتوای سایت یا صفحات شبکه‌های اجتماعی به نوعی دغدغه محسوب می‌شود.
با توجه به اینکه در سال 2017 از بازاریابی دیجیتال به عنوان یکی از ابزارهای مهم بازاریابی یاد می‌شود، شرکتهایی در این چند سال شروع به فعالیت کرده‌اند که برای سایت و شبکه‌های اجتماعی تولید محتوا انجام می‌دهند که این محتوا شامل ترجمه، نگارش مقاله، اینفوگرافیک، تولید ویدیو و… می‌شود. علی‌رغم آنکه تعداد شرکتهای فعلی انگشت شمار است اما تا به حال با استقبالی روبه‌رو نشده‌اند.
اما دلیل این عدم همکاری سازمان‌ها با شرکتهای تولید محتوا را می‌توان جا نیفتادن بحث برون سپاری عنوان کرد.
بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ که اهمیت تولید محتوا را به خوبی درک کرده‌اند اقدام به استخدام کارشناسانی مستقر در سازمان کرده تا به‌روزرسانی و تولید محتوا را انجام دهند اما پس از گذشت چندین ماه همکاری، از نتیجه فعالیت رضایت چندانی ندارند و عنوان می‌کنند بازخورد خوبی نگرفته‌اند و تنها دلیل آنها برای استخدام یک شخص مستقر در شرکت نظارت دایمی بر روند کار و اعتماد بیشتر برای واگذاری رمز عبور سایت و شبکه‌های اجتماعی است.
مهارت افرادی که به عنوان کارشناس تولید محتوا استخدام می‌شوند به ترجمه، آفیس، فتوشاپ خلاصه می‌شود اما آیا این مهارتها کافی است؟
کارشناسی برای این سمت ایده‌آل است که از فعالیت شرکت شناخت کامل داشته باشد، بداند چه چیزهایی در آن کسب و کار مهم است، چه چیزهایی نقاط قوت و ضعف آن سازمان به حساب می‌آید و به طور کلی از هر بخش شرکت دانش لازم و کافی داشته باشد. نکته‌ای که یک محتوا را به چالش می‌کشد روان بودن ترجمه و نوع نگارش است پس تسلط به زبان انگلیسی تنها شرط کافی برای استخدام نیست.
ویژگی بعدی آشنایی شخص با مباحث سئو است اینکه بداند روی چه کلید واژه‌ای کار می‌کند، چگالی کلمات براساس سئو به چه صورت باید باشد، مقدمه و بدنه مطلب باید مطابق با چه استانداردهایی باشد.
از اهمیت مطلب‌گذاری که بگذریم متوجه مهم بودن عکس مرتبط با محتوا می‌شویم که در حجم زیادی از مواردی که در روز مشاهده می‌کنیم به خوبی درک می‌شود که این مهم را نادیده گرفته‌اند. چند نفر برای معرفی یک محصول از عکاس صنعتی کمک می‌گیرند؟ چند مطلبی که در روز می‌خوانیم دارای تصویری با طراحی اختصاصی است؟ چقدر از دانش اینفوگرافیک با توجه به بصری بودن مخاطبان برای ارایه مطلب استفاده می‌شود؟ متأسفانه افراد با یک جستجوی ساده در موتورهای جستجو به اولین تصویر مرتبط با مطلب رضایت می‌دهند و اهمیت اینکه تصویر استفاده شده چقدر در جذب مخاطب برای مطالعه مطلب کاربرد دارد نادیده گرفته می‌شود.
شما تولید محتوا را برای یازاریابی انجام می‌دهید، اگر صرفا به روزرسانی سایت را از این مقوله جدا کنیم می‌بایست متذکر شد که ما بازاریابی محتوا را انجام می‌دهیم برای چند هدف مانند ایجاد آگاهی از برند، محصول، اطلاع‌رسانی به مخاطب که در نهایت تمام این اهداف می‌بایست به فروش ختم شوند.
یکی از نکات مهمی که هنوز در بین خیلی از افراد اصلی درگیر کسب‌وکار جا نیفتاده، تفاوت بین کارشناس تولید محتوا و کپی رایتر است. اگر بخواهیم یک گزارش از نمایشگاهی که در آن حضور داشته‌ایم بنویسیم یا از ویژگی‌های محصول جدید در یک مقاله حرف برنیم این کمکی به ما نمی‌کند شاید بازدید مطلوبی هم در استاندارد ما داشته باشد اما برای برندسازی و فروش ما کارساز نخواهد بود زیرا مطلب را کپی رایتر ننوشته است. در اینجا کپی رایتر کسی است که گزارش یا ترجمه را برای کسب‌وکار ما تنظیم و از هوش بازاریابی برای ارتباط با کاربر استفاده می‌کند؛ بنابراین کپی رایتر و کارشناس تولید محتوا مکمل یکدیگر هستند. یک مطلب باید چنان هوشمندانه تنظیم شود که ناخودآگاه تصویر برند در ذهن مخاطب بنشیند.
نکته مهمی که بعد از تولید محتوا ما را به هدفمان نزدیک می‌کند انتخاب رسانه برای انتشار آن محتوا است. رسانه بازاریابی محتوا در شبکه‌های اجتماعی به درستی انتخاب نمی‌شود؛ برای مثال در یک کانال جوک و سرگرمی پستی قرار می‌دهند مبنی بر معرفی یک کارگاه تولید دستگاههای صنعتی، در این بخش کسی که رسانه را پیشنهاد می‌دهد باید صاحب کسب‌وکار را از انتخاب نادرست رسانه آگاه کند. اینکه تنها تعداد بازدید، معیار موفقیت در یک رسانه تلقی شود قطعا بازخورد خوبی نخواهد داشت. ابتدا باید رسانه‌ها را برای انتشار بشناسیم و محتوا را براساس رسانه پیش ببریم اینکه یک محتوا را تولید و در تمام رسانه‌ها همان محتوا را منتشر کنیم ما را به نتیجه مطلوب نمی‌رساند.
شرکتهای تولید محتوای فعلی فردی که استراتژی خلاقانه برای یک سازمان بنویسد را ندارند و مشاوره خوبی در این زمینه انجام نمی‌شود؛ به عنوان مثال شرکتی در کنار تولید محتوا به کار فروش صفحه اینستاگرام یا ممبر کانال تلگرام هم می‌پردازد و می‌خواهد که کنار فروش تولید محتوا، ابزار و رسانه خودش را هم بفروشد برای همین مشاوره خوبی صورت نمی‌گیرد.
خلاقیت و مشاوره مناسب، دو گپ مهم در شرکتهای تولید محتوای فعلی هستند.
وقتی صحبت از خلاقیت می شود اکثر افراد به راحتی می پذیرند که سطوح متفاوتی از خلاقیت را دارند، اما کاربرد و استفاده از همان خلاقیت در تعیین و تبیین استراتژی محتوا و بازاریابی دیجیتال بحثی است که با تجربه و تکنیک ارتباط تنگاتنگ خواهد داشت. این تجربه و تکنیک فنی امری تخصصی است. مسلم است که تعامل صحیح کاربران با فضای مجازی که در نهایت می تواند منجر به فروش خدمات و محصولات شود مهمترین خواسته شرکتهای فعال در این حوزه می باشد. اما بستر این تعامل از خلاقیت و مشاوره صحیح در شرکتهای تولید و تامین محتوا نشات می گیرد. ذکر این نکته ضروری است که ساختار و فعالیت شرکتهای تولید و تامین محتوا نمایانگر نوع نگرش و نحوه عملکرد آنها خواهد بود. مسلما مجموعه هایی که در حوزه های صرفا تبلیغاتی فعالیت دارند نمی توانند از تجربه و انسجام کامل جهت بهبود عملکرد فروش خدمات و محصولات شما در فضای مجازی برخوردار باشند.
در انتها بهتر است توجه شما عزیزان را به این نکته نیز جلب کنیم که ساختار و استراتژی تولید و تامین محتوای محصولات و خدمات شما می تواند هویت سازمان و نحوه ارتباط مشتریان با شما را تعیین و شکل دهد. خواسته های مشتریان را طبقه بندی و سروسامان داده و نگرش سطحی یا عمیق کاربران خدمات و محصولات شما را با توجه به نیاز ارتباطی با یکدیگر تعیین نماید. به زبان دیگر تولید و تامین محتوا صرفا یک متن یا عکس و یا فیلم تبلیغاتی برای نمایش توان خدمات یا محصولات شما نیست. بستری برای سلامت ارتباط فروشنده و خریدار و تضمین کیفیت خدمات و محصولات و تکامل همراهی و حضور فروشنده و خریدار در کنار یکدیگر می باشد.
با توجه به متن : چرا شرکتهای تولید محتوا با استقبال روبه رو نشدند؟
