هر سازمانی همانند انسان ها یک هویت دارد، هویت مجموعه از صفاتی است که در هر فرد با دیگری متفاوت است، پس هویت سازمانی به وسیله این حقیقت که می تواند به عنوان یک ابزار استراتژیک در روند پیاده سازی هدف ها و ایده آل سازمان به کار گرفته شود. هویت سازمان می تواند از راه ساختار سازمان، محصولات و خدمات آن، راهی که محیطش را شکل می دهد، روش هایی که ارتباط برقرار می کند و چگونگی رفتارش درک، شناخته و معرفی شود. این عوامل بر روی چگونگی نگرش از درون و بیرون، بر سازمان اثر می گذارند. برندگان آینده کسانی هستند که بتوانند یک هویت را به نشان های انحصاری بالاتری انتقال دهند. نقش طراحان در سازمان ها، تبدیل ایده ها به موارد محسوس و آشکار است. به علت دانش آنها از علم رفتار، که با توانایی بیان کردن از راه فرم و شکل ترکیب شده است، باید به طراحان، به عنوان عوامل مهمی در استفاده استراتژیک از هویت سازمانی نگاه شود.
هویت بصری یک نشانه، لوگو تایپ و یا ویزیت نیست. هویت بصری مجموعه عوامل بصری است که یک هدف یکپارچه را برای برند دنبال می کند و باعث ایجاد هماهنگی بین تمامی ارکان خارجی و داخلی سازمان یک برند می شود.
هدف از ارائه هویت بصری یکپارچه ایجاد تصویر خاص و مثبت در ذهن مخاطب و نیز حفاظت از هویت بصری برند است.
هویت بصری نمایش دهنده شخصیت، اعتبار، چشم انداز و شیوه کار یک برند است و بیانگر ارزش های حرفه ای یک سازمان در بالاترین استاندارد های موجود است.
هویت بصری، تصویر متحد و یکدست از مجموعه اوراق اداری، نشانه، مهر و امضاء برند، تابلو ها، وضعیت نمایش برند در هدایا، رنگ های سازمانی، فونت های استاندارد و اصول وقواعد نمایش آنهاست که با سرمایه گذاری روی آن به نام تجاری ارزش افزوده می دهد و طراحی، اجرا و نظارت دقیق بر اجرای آن باعث یادآوری مداوم چهره سازمانی می شود و همه ی مخاطبان و سهامداران و دست اندکاران با دیدن آن خوشحال و به با انگیزه می شوند.
دلایل داشتن هویت بصری:
1- هر سازمان، شرکت، بنگاه اقتصادی و … نیازمند برنامه ای از پیش بینی شده ای جهت ارتباط با مشتریان و مخاطبین خود است.
2- سازمان ها در رقابت تنگاتنگی با یکدیگر سعی در خلق تصویری متمایز از خود در افکار مشتریان و مخاطبین دارند و تمام تلاش خود را می کنند تا اولین تصویر ذهنی مخاطبین را به خودشان اختصاص دهند و به یک سمبل تبدیل شوند.
3- هویت بصری سازمانی، تصویری متحد و یکدست از سازمان ایجاد می کند. از نشانه تا اوراق اداری گرفته تا تابلوها، از بدنه ماشین تا سبک تبلیغات، از یکدست سازی و استاندارد سازی لوگو، نشانه ها، رنگ ها، فونت ها گرفته تا هر چیزی که به آن سازمان مربوط می شود را شامل شده و آگاهی نسبت به سازمان را افزایش می دهد.
4- هویت سازی بصری کار و تصمیمی مهم است که با انجام دادن آن نام تجاری سازمان یا محصول آن، قدرت و اعتبار و ارزش افزوده پیدا می کند. اگر این هویت به درستی طراحی و اجرا شود، یادآور چهره سازمان بوده که در همه جا قابل رؤیت است و همه سهامداران، مشتریان و مخاطبان با دیدن آن خرسندانه به حرکت در آمده و وفاداری خود نسبت به برند را افزایش می دهند.
5- هویت سازی بصری برند، استاندارد نمودن یک برند در چارچوب قواعد و قوانینی گردآوری شده است که به صورت کتابچه ای تحت عنوان راهنمای هویت سازمانی (Corporate Identity Manual) یا راهنمای کاربردی برند (Brand Guidlines) تدوین می گردد.
6- بخش های فنی، مستند سازی و آرشیو، تبلیغات و بازاریابی یا روابط عمومی سازمان از این کتابچه مرجع استفاده می کنند تا اطمینان حاصل نمایند که تمامی مستندات بصری سازمان، چهره ای یکسان و حرف هایی متناسب با خط مشی آن سازمان دارند.
مصطلح ترین تعبیر به هر حال چنین است: هویت سازمانی، هماهنگی میان تصویر خارجی و داخلی یک شرکت است.
فرایند هویت سازمانی نهایتاً ارزشهای هستهی مرکزی یک شرکت را به روندی ملموس و قابل درک تبدیل میکند. روندی که تعامل مورد نیاز بین شرکت و مشتری و یا جامعه را توضیح دهد. هدف نهایی این فرایندها شکل دادن زنجیرهای پایدار متشکل از تجربهها برای مشتری است. زمانی که هستهی ارزشهای آن پایه ریزی شد، سه قدم اصلی برای خلق نمودن و حمایت کردن از یک هویت سازمانی موفق میتواند به این ترتیب بیان شود:
– هویت بصری باید ازمیان همهی متون و مواد بصری و تعاملها، شامل یک هستهی خلاقانه و استراتژیک از ارزشها باشد.
– استقرارعمیقتر هویت سازمانی در سطح آگاهی مشتری از طریق مدیریتی حرفهای و پایدار.
– ارزیابی و برآورد منظم برای اطمینان از ثبات برنامه و شناسایی ضعفها.
خیلی مهم است که فکرهرگونه پیشرفت خطی هویت سازمانی را رها کرده و در عوض در نظر داشته باشید مراحل را به صورت چرخهای دنبال کنید. مراحل پیشرفت هویت سازمانی روندی مداوم، ادواری و رقابت جویانه است.
باید همواره در نظر داشت که جریان تولید یک هویت سازمانی خلاق، به طور متمرکز عمل کند؛ مهم این است که امکانات خلاقانه را محدود به آن ایدهها، فعالیتها و چیزهایی نماییم که به خصایص تعریف شدهی هویت سازمانی ربط پیدا میکنند. به بیان دیگر لازم است که این جستجو را محدود به روشی کنیم که از طرفی نتایج آن پیش پا افتاده نباشند، ولی در عین حال ممتاز و مشخص و متقاعد کننده باشند. دوم اینکه طراحی باید به لحاظ سبک، ثابت قدم و استوار باشد. به این ترتیب که هرکدام از اشکال طراحی شامل عنصری باشد که یادآوری کننده آن هستهی مرکزی است و از هم شکلی یکنواخت و کسل کننده هم اجتناب کنیم. سوم اینکه طرح باید تأثیرگذار و به یادماندنی باشد. بسیار ضروری است که به پیام مرکزی هویت سازمانی پایبند باشیم، درحالی که امکانات جدید را هم برای تفسیرهای تازه آماده کرده باشیم. نتیجه باید تکرار و تصحیحی از پیام مرکزی باشد به طریقی که به امری ملال آور تبدیل نشود، و همیشه مورد توجه باشد.
گروه سِشات با در اختیار داشتن متخصصین مجرب، طراحان حرفه ای و تجربه کافی در عرصه هنری و تبلیغاتی آمادگی خود را برای پذیرفتن انواع سفارشات، درخواستها و همچنین مشاوره های متناسب با تخصص خود را اعلام می دارد.